یادتونه به خونه دنیل و بری دزد زده بود و درهمون حین دنیل می رسه و یکی از دزدا رو میگیره؟ در ابتدای این قسمت، بری داره این داستانو برای ناتی تعریف می کنه و میگه من اونموقع از دنیل می خواستم دست از دنبال کردن دزدا برداره، نه بخاطر اینکه دنیل مصدوم بود و امکان داشت گردنش بیشتر اسیب ببینه بلکه بخاطر اینکه نگه داشتن سگمون برام سخت بود!
بعد نیکی می پره وسط و میگه تنها چیزی که اونا دارن و ارزشمنده، حلقه ازدواج بریه و اونا فقیرن! درواقع هم وضع مالی بری خیلی خوب نیست و حتی برای رفتن به مراسم Teen choice awards هم برای خرید لباس پول ندارن.
غیر از اینا این هفته تولد 50سالگی مامان بلاها هم هست. پس نیکی و بلا مامانشونو به رستوران می برن و بری قبول می کنه که پول غذا رو بده. ولی چون وضعش خوب نیس نیکی اجازه نمیده. بری از دنیل ناراحته چون نذاشته پول زیادی خرج خرید لباس جدید بکنه.
بقیه در ادامه...
ایوا ماری:
ایوا و شوهرش می خوان اسباب کشی کنن و برن کالیفرنیا و برای این سفر می خوان با کامرون و وینسنت برن.
رزا مندز:
یکی از کسایی که رزا باهاشون قرار میذاشت به اسم Gary دیگه جواب پیاماشو نمیده و اون ناراحته. اون قبلا گفته که دوس داره هرچه زودتر عاشق بشه. پس تصمیم میگیره بازم قرار بذاره و با یه نفر به نام چاد اشنا میشه. اون یه مدله که رزا تو اینترنت باهاش اشنا شده.
سامر ری:
تو قسمت قبل که سامر، Gary رو از رزا دزدید و این قسمت هم اونو دعوت می کنه بیاد و تو پشت صحنه راء پیشش باشه. رزا از این کار سامر متعجبه و ابورش نمیشه سامر این کارو باهاش کرده باشه.
رزا مندز:
نفر بعدی که رزا باهاش قرار میذاره اسمش Nate هست. باهم می رن بیرون و رزا درباره خودش و خواسته هاش می گه و اخرش پسره بهش میگه از زنای مهاجمی خوشش نمیاد و این قضیه هم به جایی نمیرسه.
بعد از اینا رزا با ناتی به بار مخصوص زن ها میره و ظاهرا الان دیگه می خواد با زنا قرار بذاره. چون با همه مردایی که بوده افتضاح بودن و اون خیلی تنهاست.
ایوا ماری و کامرون:
ایوا میگه به نظرش جاناتان دچار اختلال وسواس فکری عملیه چون برای یه سفر 4 نفره، برنامه سفری چیده. کامرون هم از ایوا حمایت می کنه و میگه اینکه جاناتان برای همه چیز از جمله توقف برای دستشویی، غذا، بنزین و همه چیز برنامه چیده یعنی وسواس داره.
خلاصه شب به شهری میرسن که تو هتل فقط به اتاق خالی داره و اون اتاق هم فقط یه تخت دونفره داره و همه کنار هم می خوابن!
نیکی و بری:
هفته قبل بری می گفت دیگه نمی خواد زیاد الکل بنوشه و مست می کنه. ولی این هفته به خونه جان سینا میاد تا با نیکی کنار استخر خوش بگذرونن و نیکی بالاخره مجابش می کنه و دوتایی باهم شروع به نوشیدن می کنن.
کامرون و نیکی:
کامرون و وینسنت می خوان خونه بخرن پس از اونجایی که نیکی دلال معاملات ملکی هم هست ازش می خوان کمکشون کنه. کامرون می گه یه خونه خیلی بزرگ مثل مال جان سینا می خواد ولی چون می دونه به اندازه سینا پولدار نیستن سعی می کنه یه کم توقعشو پایین بیاره. کامرون خونه ای با 4اتاق خواب، 3دستشویی، یه استخر، پاسیو و شومینه میخواد. نیکی اونو به خونه ای میبره که قیمتش 2.7 میلیون دلاره ولی کامرون اصلا نمی تونه چنین پولی بده. نیکی هم باز ثروت دوس پسرشو به رخ کامرون می کشه و می گه واقعا وینسنت نمی تونه این پولو تهیه کنه؟
درنهایت کامرون خونه ای با قیمت 1.4 میلیون دلار می گیرن.
بری بلا و ایوا ماری:
اوضاع بین دنیل و بری خوب شده. ایوا به زودی می خواد عروسی بگیره و بری و دنیل یاد عروسی خودشون می افتن. دنیل می گه بری نذاشت دوستای دنیل براش آخرین مهمونی قبل از ازدواجو بگیرن، چون دین امبروز می خواسته چندتا رقاص دعوت کنه و بری خوشش نمیومده!
خلاصه حال بابای ایوا خوب نیست و عروسیشم نزدیکه. بری برای اینکه حالشو بهتر کنه تصمیم میگیره یه مهمونی مجردی براش بگیرن. پس یه مهمونی 8نفره تو هتل می گیره. وسط مهمونی جاناتان پیداش می شه و یه حلقه جدید برای ایوا خریده.
ناتی و نائومی:
ناتی و تایسون دوتا وکیل می بینن و می فهمن اگه بخوان طلاق بگیرن کلی خرج داره پس تصمیم می گیرن رابطه شونو بهتر کنن! ولی تو خونه دوباره دعواشون می شه و شب جدا می خوابن.
بعد از اون هم وقتی نائومی اومده خونه شون، دوباره دعواشون میشه و ناتی یه سری از لباسای تایسون رو میریزه تو حیاط! خلاصه اخرش دعوا به جایی میرسه که تایسون از خونه میره.
کشتی کج کارها معمولا پول خوبی در میارن ، اما دنیل به خاطر گردنش نمیتونه کشتی بگیره و پول در بیاره...
ولی بری چقدر در میاره ????!!!!!!
اوووف ناتی چون رو عقش عست خیلیییی مهربون به نظر میادددد....
راستی بیا وبم... ، لطفاااااا
به یه سوالم باید جواب بدی درباره ی.....
میگه حقوق من برای زندگیمون کافی نیست. چون اونا سطح زندگی بالا میخوان.
باشه الان میام.
ذین جونم میخواسته رقاص دعوت کنه؟؟؟
وااااااااا چه کارا
بی خود
همون بهتر بری نذاشته:گل
آره خیلی بلاست
بیاین نفری هزار تومن بدیم برا بری و دنیل!مثل اینکه ما باید کمک شون کنیم!!!
نیازمند یاری سبزتان هستند! پولا رو به حساب من واریز کنید قول میدم برسونم دستشون!
دلم برا رزا میسوزه
رابطه ش با دخترام به جایی نمیرسه،میدانم
بیاین به اونم یه کمکی بکنیم
واقعا اون که حسابی به کمک نیاز داره!
می دونی من نشستم با خودم تحلیلش کردم فهمیدم مشکلش اینه که با این سنش هنوز نمی دونه چجوری باید رفتار کنه.
یکی از پسرای همسایه مون اسکل تشریف دارن!بفرستمش برا رزا؟؟؟
بده بیاد! این دیگه به جایی رسیده به هر کسی راضیه! بگو بیاد دختر مردم از دست رفت!
یوهاها آورین ناتی!همینطوری پیش بری من به اهداف شومم میررسم!
نه دیگه طلاق خرج داره ولی دعوای همینطوری رایگانه!
خیلیییی معذرت میخوام که این حرف رو میزنم ، اما عقشممم دین جونم غلط کرد که میخواست رقاص دعوت کنه ، آدمی مثل دین اصلاااا نباید با دخترا برخورد داشته باشه !!!! زیرا میدزدنش...
شیطنتش موج می زنه ها
می خواسته شوهر مردم رو اغفال کنه!
جانی نبود این قسمت
نه دیگه شرمنده
ایشالا قسمت بعد
خیلیییییی خیلیییییی شیطونه !!!!
پسر شیطون !!!!